تصویر ایرانِ بدون روزنامه چاپی
منتشر نشدن روزنامهها چه تأثیری بر جامعه دارد؟ جامعهشناسان و روانشناسان به این پرسش پاسخ دادهاند
نگار حسینخانی_روزنامه نگار
شاید نزدیک به 2 قرن پیگیری و رصد اخبار، تحلیل مسائل روز و روشنگری روی کاغذ، روزنامهها و رسانههای چاپی را به مهمترین بخش زندگی اجتماعی مردم بدل کرده باشد. اما حالا با گذشت این سالها و دسترسی هر چه سریعتر به اطلاعات و اخبار از طریق شبکههای مجازی و فضاهای به روز شده آنلاین، مخاطبان این کاغذها نیز دیگر خود را چندان نیازمند به کاغذ و گاه دکههایی نمیبینند که سالهایی مقابلشان صف بود و روزهای فراوانی را در تاریخ این مملکت با مردم کف خیابان و نفس به نفس آنها زیستند. حالا دیگر به روزهایی نزدیک میشویم که رسانههای چاپی نیز کمکم بهدنبال راههای ارتباطی نوینتری با خوانندگان خود هستند. اما اگر این رسانهها به کلی از میان برداشته شوند، چه تأثیری رخ خواهد داد؟ آیا ممکن است حذف رسانههای چاپی همچنان بتواند اختلالات روانی و اجتماعی برای جامعه ایجاد کند؟ از روانشناسان و جامعهشناسان در اینباره پرسیدهایم.
اتفاق خاصی رخ نمیدهد
سجاد فتاحی_جامعهشناس
وقتی از رسانه صحبت میکنیم، بیشتر کارکردی که رسانه در جامعه و روابط انسانی برعهده دارد، مدنظر قرار میدهیم. اگر اتفاقی رخ دهد که این کارکرد به اشکال مختلف، مختل شود، میتوان نگران شد و شرایط متفاوت و خیلی متفاوتی را بر آن متصور شد. اما اگر آن کارکردهای اصلی مختل نشود و فقط شیوه و ابزاری که آن کارکرد را اجرا میکند، تغییر و تحول پیدا کند، جای نگرانی زیادی نیست. گرچه تغییراتی که در ابزار نیز اتفاق میافتد، خود میتواند حاوی پیامد و تحولات جدی باشد. در دورههای تاریخی ایران، ارتباط بین انسانها در دورهای شفاهی و نقل قول بوده و با ادبیات شفاهی ممکن میشد و اصولا ابزار نوشتن و چاپ در میان نبود. در همان زمان هم رسانه بهعنوان ابزاری برای برقراری ارتباط وجود داشت. اما با حذف روزنامه چاپی در آینده از روی پیشخان دکهها بهنظر اتفاق خاصی رخ نمیدهد. البته این مسئله را میتوان در مقایسه با ابزار پیشین که بهوجود آمده و جایگزین میشوند، طرح کرد. رسانههای مجازی در مقایسه با رسانههای چاپی مثل روزنامهها بهنظر کارکردهایی را که ما از رسانه انتظار داریم، بهگونه بهتری محقق میکنند. بهعبارتی سرعت ارتباطات بین انسانی بیشتر شده، از سویی کثرت آن رو بهفزونی است و فضا عمومیتر شده و افراد بیشتری با یکدیگر روی کره زمین و در جامعه خود ارتباط برقرار میکنند. از اینرو گذر از رسانه چاپی به فضای مجازی که جایگزین میشود، تحول مثبتی بوده، اما از طرفی با مخاطراتی همراه است. مثلا در رسانه مکتوب نظارت تخصصی بیشتری حکمفرماست، اما وقتی از این فرم خارج میشود این نظارت تخصصی عموما وجود ندارد. هرچند کثرت نهادهای تولیدکننده محتوا، تا حدی این موضوع را پوشش میدهد. بنابراین حذف رسانه چاپی در کارکردهای اصلی رسانه بهمعنای کلی آن اثر منفی ندارد و در مقایسه با رسانههای مجازی جایگزین، کارکردهای مهمتری دارند.
اما اتفاق دیگری که در جوامع رخ میدهد و ریشه طرح چنین پرسشهایی است، این است که انسان در مقابل تغییر و تحول مقاومتی از خود نشان میدهد. عموما چسبندگی به روشهای گذشته و نگرانی از ورود به فضایی جدید با حذف رسانه چاپی، کتاب و... از این منظر است که افراد به کاغذ که ابزاری حسی است، خو پیدا کردهاند. به همین دلیل نگرانی در این چند دهه که قرار است رسانهها جایگزین یکدیگر شوند، بهوجود میآید. همانگونه که زمان جایگزینی رسانه چاپی این نگرانیها وجود داشته است.
ارزش سندِ مکتوب
کورش ساسانی_روان درمانگر
شاید در ابتدا باید این سؤال را مطرح کرد که مخاطبان روزنامهها از نظر سن، طبقه اجتماعی و تحصیلات در چه قشر و گروهی قرار میگیرند؟ طبیعتا این گروه بیش از هر گروه دیگری در جامعه، فقدان روزنامههای چاپی را احساس خواهد کرد. از اینرو با توجه به کارکرد روزنامهها برای این مخاطبان، باید دید آیا آلترناتیو یا جایگزین مناسبی برای آن وجود دارد؟
ظاهراً آن گروهی که بیش از هر گروه دیگری تحتتأثیر قرار خواهد گرفت، بخش سالمند جامعه است که یا آنقدر با ابزار دیجیتال راحت نیست یا روزنامه چاپی حس واقعیتری از اطلاعرسانی را در اختیارش قرار میدهد و یا حتی به سبب نوع محتوای روزنامهها منبع مورد مطالعه مناسب برای آنها هستند. برای پیشبینی آینده باید قشر روزنامهخوان را پیدا کرد و دید برای این گروه بهجای خواندن روزنامههای کاغذی چه جایگزینی درنظر گرفته شده است؟ اگر برای مثال گروه سالمند را روزنامهخوان بدانیم، با حذف روزنامه باعث سردرگمیشان خواهیم شد. چون با این کار بخشی از برنامه روزمرهشان را مختل کردهایم و یکی از عوامل ترغیب آنها به مطالعه را حذف کردهایم. هرچند تنها این گروه مخاطب روزنامهها نیستند. در ایران، روزنامهها مطالبی را منتشر میکنند که اکثراً نه در کتابها از آنها خبری هست و نه در شبکههای مجازی میتوان بهراحتی آنها را سراغ گرفت. بنابراین به استثنای خبر که فضای مجازی و اینترنت در آن به واسطه سرعت انتقال اطلاعات پیشرو است، نوعی از محتوا را با حذف رسانههای چاپی از دست خواهیم داد. جنبه تأثیر این ماجرا بر جامعه ایرانی و غیرایرانی نیز متفاوت است. در ایران که ما بیشتر روزهایمان را با بارشی از اخبار، که اغلب هم بد و منفی هستند، شروع میکنیم خواندن روزنامه چندان اولویتی در سبک زندگی بیشتر افراد جامعه ندارد، بنابراین در نگاه اول با حذف روزنامهها شاید تأثیر محسوسی در زندگی اغلب افراد جامعه مشاهده نشود. هرچند که شاید حذف روزنامههای چاپی برای مخاطب چندان تأثیرگذار نباشد، اما در گذر زمان اهمیت حذف آن روشنتر خواهد شد. چنانکه این جامعه برای سند مکتوب ارزش بیشتری قائل است و این جنبه سندگونه روزنامهها برای تاریخ معاصر ایران مهم است.
دام آسایش
محمد دهقان_روانپزشک
جهان هرچه پیشرفتهتر میشود، آسایش مردمان نیز بیشتر میشود. خوراک سادهتر و با رنج و کوشش کمتر بهدست میآید، رفتوآمد سادهتر میشود و دسترسی مردم به اطلاعات نیز آسانتر میشود. دیگر حتی نیاز به آماده شدن، از خانه بیرون رفتن، شاید در صف ایستادن و خریدن روزنامه یا مجلهای دلخواهمان، که چه بسا تمام نیز بشود و بیبهره بمانیم، نیست. نشریات در اینترنت و گوشیهای هوشمندمان به سادگی در دسترس هستند. شاید بهزودی نشریات کاغذی که بلای جان درختان بودند نیز چون دفترچههای بیمههای درمانی حذف شوند ولی آیا این افزایش روزبهروز آسایش جدای از خوشایندیاش به سودمان نیز هست؟
من شک دارم. یادم میآید که در جوانی نخستین اتومبیلی که خواستم بخرم یکی از نزدیکان هشدار داد که خیلی نمیگذرد که شکمت پیش خواهد آمد. پاسخ و اطمینان من که نه، ورزش خواهم کرد و کم سوارش میشوم پاسخی واهی بود و این آسایش به قیمت شکمی پروار و خونی چرب تمام شد و همچنان میشود. چندان از اینکه آدمی به کمک پیشرفت سدههای اخیر در دام آسایش افتاده نمیگذرد و بهنظر میرسد روندهای انتخاب طبیعی داروینی هنوز فرصت نیافتهاند برایش ژنهایی برگزینند که آدمی بتواند در آسایش نیز بهترین کارکرد خود را داشته باشد. هنوز به عادت دیرین ما انسانها بهترین کارکرد جسمی و روانی خود را زمانی داریم که تا اندازهای زیر فشار و تنش و محرومیت باشیم. زمانی قدر چیزی را میدانیم، توجهمان به آن جلب میماند و بهترین بهره را از آن میبریم که برای داشتنش تلاشی قابل توجه بکنیم.
این سالها که فیلمهای سینمایی به سادگی و فراوانی روی لپتاپهای خانگی و در سایتهای فیلم در دسترس هستند آن اندازه فیلمهای خوب دیدهام که حتی داستان هیچکدام به یادم نمانده. ولی آنچه در ذهنم حکاکی است فیلمی است که در سینما با ساعتها در صف ماندن و در صندلی نامناسب و به خون جگر در جوانی میدیدم و آنچنان اثرگذار بود که مدتها به آن میاندیشیدم و بارها و بارها در ذهن مزمزهاش میکردم. اکنون فراوانی و آسانی، اثر فیلمی را با فیلم بعدی بهزودی میشوید و میبرد و چیزی به ژرفای جانمان رخنه نمیکند.
روزنامهها نیز که کامل از روی پیشخانها گم شوند، بیگمان حسرت خواهیم خورد. بیگمان دسترسی به اطلاعات عادلانهتر و گستردهتر خواهد بود ولی اطلاعاتی که در ژرفای جانمان نمینشیند و چه بسا تغییری که باید در ذهنمان پدید نمیآورد. شاید هزارهها بعد انتخاب طبیعی گونه انسان را جوری تغییر داده باشد که بهترین کارکرد و کاراییاش را در بیشترین آسایش داشته باشد ولی من بدگمان هستم که انسان امروزی از آسایش بیشتر خود سود بیشتری هم ببرد.